۱۳۹۴ اسفند ۲, یکشنبه

با این تفاصیل چه تعریفی از جرم میتوان داشت؟
سر راست ترین تعریف احتمال چیزی شبیه دبی حجمی شارش فضا خواهد بود!
مثلا ارتباطی با مجمع نقاطی که کرانه در یک ثانیه اشغال میکند داشته باشد. 
برای سازگاری دیمانسیون جرم و تعریف جدید هم باید سازگار باشند.
از طرف دیگر چنین تفسیری از عالم نوعی سازگاری بین فضا جرم و انرژی پدید می آورد.
انرژی در مفهوم جابجایی کوانتوم های فضا خواهد بود.
جرم هم در مفهوم چیزی شبیه دِبی فضا که به لحاظ دیمانسیونی هم احتمالا سازگارند.
***
در ادامه مطلبی که در انتهای پست قبلی نوشتم و در بالا مجددا کپی کردم:
بی تردید نظریه ریسمان بهترین کاندیدا برای پیاده سازی چنین ایده ای خواهد بود ولی به نظر از دو جهت ناسازگاری وجود دارد.
یکی اینکه در نظریه ریسمان خواسته اند ذرات بنیادی بدون جرم هم از دل مدل بیرون بیاید که احتمالا دلیل نیاز به ابعاد بالای ده برای سازگاری مدل هم همین نکته بوده است.در حالی که طبق چنین ایده ای بوجود آمدن ذرات بدون جرم نتیجه حذف کوانتوم های فضا در مجاورت کرانه های محاط یا به عبارتی ذرات جرم دار است .
از طرفی در نظریه ریسمان عمدتا ذرات را بطورت خمینه های یک بعدی در نظر گرفته اند که هر چند میتواند تعبیری برای نوع خاصی از کرانه ها باشد ولی این احتمال هست که این کرانه ها بصورت دو بعدی هم بتواند مدل خوبی را بسازد.
نکته دیگری که وجود دارد اینکه طبق این ایده. چیزی به نام حرکت وجود واقعی ندارد و تماما تعبیر تغیر شکا فضاست در حالی که در نظریه ریسمان, ذرات یا به عبارتی ریسمانها در فضا حرکت میکنند.

بهترین خطی که برای ادامه بحث به ذهنم میرسد ارایه تعریفی برای جرم و انرژی بر اساس فضا و زمان است به طوری که همانطور که قبلا گفتم مثلا بتوان انرژی و جرم را بر مبنای انبساط و رمبش فضا در بعد زمان در نظر گرفت.
اگر بتوان چنین تعریفی برای جرم و انرژی انجام داد کمیت جرم از کمیت های اصلی و تحلیل ابعادی حذف خواهد شد .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر